یک عمر در یک ساعت
اطلاعات جالبی در خصوص طب سنتی و اخلاط چهارگانه در اختیارتان قرار میدهد که باعث میشود رزق و روزی پربرکت و سلامتی همهجانبه در زندگیتان راه پیدا کند.سایر محصولات مشابه
معرفی کتاب یک عمر در یک ساعت
با مطالعهی این کتاب خوشبختی را به خود هدیه دهید! ایمان پیرمرادیان در کتاب یک عمر در یک ساعت با استفاده از طب سنتی و ارائهی راهکارهای گذشتگان به شما کمک میکند تا علاوه بر حفظ سلامت خود، زندگی سعاتمندی را در پیش بگیرید. کتاب حاضر باعث میشود برای همیشه مسیر زندگی خود را در جهت مثبت تغییر دهید و فراموش نکنید که این را مدیون اخلاط چهارگانه هستید.
دربارهی کتاب یک عمر در یک ساعت:
تا حالا با قاشق آب خوردید؟ یا با لیوان میوه قاچ کردید؟ لابد الان میخندید و به خودتان میگویید: «چه سوالهای احمقانهای! معلوم است که با چاقو میوه را قاچ میکنیم نه با لیوان و با لیوان آب میخوریم نه با قاشق!» حق با شماست چون کاملاً به قاشق و لیوان و چاقو شناخت دارید؛ بنابراین بدیهی است که بدانید چگونه و کجا از آنها استفاده کنید! همین شناخت صددرصدی را قرار است با کمک کتاب یک در یک ساعت نسبت به خود و محیط اطرافتان پیدا کنید و به واسطهی این علم، از نظر سلامت روحی و جسمی به بهترین حالت ممکن برسید. البته تغییراتی که این کتاب با خود میآورد فقط درونی نیست و قدرتی را به شما میدهد که میتوانید دنیای اطرافتان را هم درگرگون کنید.
ایمان پیرمرادیان در کتاب معجزهآسای یک عمر در یک ساعت اطلاعات جالبی در خصوص طب سنتی و اخلاط چهارگانه در اختیارتان قرار میدهد که باعث میشود رزق و روزی پربرکت و سلامتی همهجانبه در زندگیتان راه پیدا کند.
شاید با خود تصور کنید که پیرمرادیان قرار است چند ترکیب خوراکی را در اختیارتان قرار دهد تا مانند کتابهای طب سنتی دیگر برای درمان بیماریها از این موارد استفاده کنید ولی تصورتان اشتباه است؛ کتاب یک عمر در یک ساعت به تمامی ابعاد زندگیتان از جمله مسائل جنسی، روابط زناشویی و... میپردازد. نویسنده در این اثر ارزشمند به شما یاد میدهد که در هر فصلی به کجا سفر کنید، چه میوهای بخورید، چگونه از انواع و اقسام بیماریها فاصله بگیرید و... تا در سلامتتان خللی ایجاد نشود و به سوی سعادتی بیپایان قدم بردارید.
کتاب یک عمر در یک ساعت مناسب چه کسانی است؟
اگر به علم پزشکی سنتی علاقهمندید و میخواهید راهی برای سلامت خود پیدا کنید، کتاب حاضر بهترین گزینه برایتان محسوب میشود.
در بخشی از کتاب یک عمر در یک ساعت میخوانیم:
کارکرد مغز در افراد زمستونی
فرض کنین یه مؤسسۀ موسیقی راه انداختین که کارش تدریس انواع سازهای دلنوازه. این مؤسسه یه مدیر داره که به نظمش، کیفیت و زمانهای تدریس و روابط رسمی و شهریۀ هنرجوها و در کل به مدیریت کل مؤسسه مشغوله، اما کار اصلی مؤسسه پرورش ذهن لطیف هنرجوها در انواع موسیقیهاست که کار هنری و احساسیه درحالیکه کار مدیر، کاملاً منطقی و جدیه، چون اگه جدی نباشه نه کسی شهریه میده و نه مربیها بهموقع در مؤسسه حاضر میشن.
همین داستان در مغز افراد زمستونی برقراره؛ یعنی اصالتاً این افراد احساسی عمل میکنن و سعی میکنن فقط از نیمکرۀ سمت راست مغزشون استفاده کنن، چون قدرت بدنشون هم بر این اساس شکل گرفته، اما در طول زندگی هر کسی نیاز داره کارهایی انجام بده که نیازمنده منطقه، ولی این افراد چون همیشه از نیمکرۀ راست مغزشون برای کارهای احساسی استفاده کردن، اینبار هم برای کار منطقیشون به جای استفاده از نیمکرۀ مربوط به منطق (نیمکرۀ چپ مغز) از نیمکرۀ راست احساس استفاده میکنن؛ یعنی فرض کنین یکی از مربیها بخواد نقش مدیر رو هم بازی کنه، تصور کنین!!!!
اون وقت مربی با اون ذهن لطیف و هنریای که داره دیگه روش نمیشه از هنرجوش پول بگیره و اگه بقیۀ مربیها بینظمی کنن خجالت میکشه باهاشون برخورد جدی بکنه تا جایی که مؤسسه به مرز ورشکستگی برسه و اون وقت سر همه داد و بیداد میکنه، به همه پرخاش میکنه، از هنر متنفر میشه، از خودش بدش میاد و هزارویک نابسامانی که در اثر استفادۀ بیجای فرد زمستونی از نیمکرۀ راست و چپ مغز در کارهای احساسی و منطقی به وجود میاد که بهمرور، روان فرد رو تحت تأثیر قرار میده و زندگی فرد رو به جای اینکه به اوج بهترینها ببره، متلاشی میکنه و فرد به جایی میرسه که دیگه از زندگیش لذت نمیبره، درحالیکه فقط کافی بود همون پلۀ اول برای کارهای منطقی زندگیش فقط منطقی تصمیم میگرفت و بس.