مسخ
اجرای جوانی به نام گرهگوار سامسا میپردازد که وقتی از خواب بیدار میشود، میبیند که به موجودی شبیه به حشره تبدیل شده است.سایر محصولات مشابه
یک روز صبح، گرهگوار سامسا از خواب آشفتهای میپرد، او در رختخواب خود به حشرهای عجیب و وحشتناک تبدیل شده است. تن او مانند یک سوسک کمری زرهمانند دارد و وقتی با دقت بیشتری به خود نگاه کرد متوجه شد که شکم بزرگ و متورمی هم دارد.
این پسر جوان با خانوادهاش زندگی میکند و به دلیل سن بالای پدرش در حقیقت اوست که نانآور خانواده محسوب میشود. شخصیت اصلی داستان که دیگر تبدیل به حشره شده است نمیتواند به سرکار برود. در اتاقش قفل است و تمامی اهالی خانه نگران حال پسرشان هستند و پشت در اتاق جمع شدهاند اما او میترسد خود را به دیگران نشان بدهد؛ بنابراین، نه سر کار میرود و در اتاقش را باز میکند. گرهگوار تأخیر بسیاری در رفتن به سرکار داشته است به همین دلیل شخصی را برای بررسی وضعیت این جوان میفرستند. به دلیل اصرار اعضای خانواده و همکارش در نهایت در اتاق خود را باز میکند و خانواده با این حشرهی ترسناک روبرو میشوند و... .