کتاب پَر ( جلد سخت )

کتاب اثر شارلوت مری ماتیسن/ مترجم :میمنت دانا قطع: رقعی,سلفون
تحویل تخمینی:  تقریباً 4 الی 7 روز کاری ?
  • گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
  • نو (آکبند)
95% رضایت مشتری
  • 87٪
کارنامه معاملات کاربر

کتابسرای لاله زار

قم
  • 0 تعداد محصول
  • 72 تعداد فروش
  • 70 تعداد مشتری
نا موجود
موجود شد به من اطلاع بده

شارلوت مري ماتيسن: خانم شارلوت مري ماتيسن، نويسنده‌ي ارزشمند بريتانيايي و خلّاق رمانِ معروفِ دلنشين و عاشقانه‌ي «پر» در حوالي قصبه «ليس‌كرد» چشم به جهان گشوده است. تاريخ تولد وي ذكر نگرديده اما وي در اوايل سال 1920 ازدواج مي‌كند كه دو پسرش حاصل اين پيوند بوده است و در نهايت اين نويسنده ماهر و انديشمند در 8 آوريل 1937 بر اثر سرطان سينه دارِ فاني را وداع مي‌‌گويد. از آثار برجاي مانده از او مي‌توان به پنج اثرش اشاره نمود كه دو كتابش را در دوران جنگ جهاني اول نوشته و سه كتاب را، كه از آن جمله مي‌توان به «پر» و «موروِناي سبزپوش» اشاره كرد، بعد از ازدواج از خود به يادگار گذاشته است، هر چند سه كتاب وي به فارسي ترجمه نشده است. ميمنت دانا : خانم ميمنت دانا به سال 1289 در آباده‌ي شيراز متولد گرديد، بعد از اتمام تحصيلات ابتدايي به تهران مهاجرت كرده و بعد از پايان تحصيلات در دبيرستان، در دانشگاه آمريكايي بيروت تا فوق‌ليسانس رشته‌ي پرستاري تحصيل كرده و پس از مراجعت به ايران در چندين بيمارستان تهران مشغول به كار مي‌شود. جذابيت كتاب «پر» آن‌قدر بوده است كه مترجم آن، چنان تحت تأثير لطافت آن قرار گرفته كه به گفته خويش: "تا مدت‌ها در عالمي رويايي سير مي‌كردم و به هر كاري دست مي‌زدم و به هر جا مي‌رفتم، شخصيت‌هاي كتاب «پر» مرا دنبال مي‌كردند." از ديگر آثار اين مترجم برجسته مي‌توان به ترجمه‌ي كتاب‌هاي «بابا لنگ‌دراز» اثر جين وبستر و «عشق و يك دروغ» اثر مارگريت وست اشاره نمود كه در نوع خود بي‌نظير بوده است كه توسط همين ناشر در دست چاپ مي‌باشد. و سرانجام اين مترجم زبده و زبردست در سال 1358 ديده بر جهان فروبست. پَـر: كتاب «پر» داستان شورانگيز عاشقانه‌ايست كه هيچ نويسنده‌اي نخواهد توانست صحنه‌ها، حالات و سطور درخشان آن را تكرار كند. تمايز «پر» از ديگر كتاب‌هاي عاشقانه را مي‌توان در جملات و گفتمان‌هاي پرمعنا، عميق و زيباي آن دانست، هرچند تجربه‌ي نوع متفاوتي از عشق را نيز در اين كتاب نبايد ناديده گرفت. اين كتاب در سال‌هاي مختلف توسط ناشرين متفاوت چاپ شده، ولي كاري كه انتشارات پر در اين كتاب انجام داده، ويرايش متن قديمي با حفظ امانت، آوردن بيوگرافي از نويسنده، مقدمه‌ي خانم ميمنت دانا(مترجم) و نامه‌اي از يك خواننده‌ي اين اثر كه سال‌ها قبل آن را خوانده مي‌باشد كه در شروع كتاب آمده است.. چكيده‌اي از متن: نور آتش بخاري روي ميز افتاده و از آن‌جا به موهاي او منعكس شده و هاله‌ي طلايي دور سرش تشكيل مي‌داد. نيم‌رخش در تاريكي و تنها پايين گردنش در روشنايي پيدا بود. لازم نبود تبسم كند تا در صورتش چال بيفتد، وقتي صحبت مي‌كرد، مخصوصاً در موقع اداي بعضي كلمات، در گونه‌هايش گودي ظاهر مي‌شد. در حالي‌كه انگشتان ظريف و باريكش را روي ميز مي‌كشيد احساس كردم مرا دست انداخته و دلم را مثل «پَر» به هرسو مي‌كشاند.

0
از مجموع 0 رای

تاکنون هیچ نظری ثبت نشده است.

برای ثبت نظر ابتدا یا کنید.